« صفحهِ اصلى | قبلى: و این نیز بگذرد،با کوله باری از بد بختی و ناکامی .... »
»
همین الان دارم با یه بنده خدایی که هم شهریمون هم هست میچتم نمیدونم چرا هر کی میفهمه رشته ما چیه و کجا درس میخونیم در میره(فرا میکنه،فلنگ رو میبنده،میزنه به چاک)!! خانم تا بهش گفتم زمین میخونم بیرجینیا فلنگ رو بست :( بابا مگه تقصیر منه که این رشته رو قبول شدم اونم تو این خراب شده (از حق نگذریم تقصیر کون گشاد خودمه اگه یه نمه قیف گرفته بودم و بیشتر درس خونده بودم الان داشتم پزشکی تهران میخوندم،نه!!).
کس شعر گفتن دیگه کافیه بازم اگه حال کردم به این نهم بهمن حال میدم ،سگی!
» تعداد نظرات: 0
نظرى نداريد؟
<< صفحهِ اصلی وبلاگ