« صفحهِ اصلى | قبلى: کلافم،میدونم قبلا هم گفتم ولی احساس میکنم هر چی بی... » | قبلى: حرف قشنگی که چن وقتیه به درس بودنش پی بردم از دکتر... » | قبلى: خدا آدم رو از شر دوستای ناباب حفظ کنه! من که دیگه ... » | قبلى: این نه بهمن عجب حالی داره میکنه با من!! این سومین ... » | قبلى: و این نیز بگذرد،با کوله باری از بد بختی و ناکامی .... » | قبلى: و اندکی هم بیشتر بدانید!زمانی که تصمیم گرفتم این و... » | قبلى: میبلاگیم » 

»

ظاهرا امروز هم این دهم بهمن قراره با ما حال کنه!! نه...
دیشب خواب عجیب و غریبی دیدم،بذار بگم چیزایی روکه ازش یادم مونده تا یادم نرفته،خواب دیدم تو دانشگاه دختری رو که عاشقشم با یه پسر دیگست و دارن دوتایی شونه به شونه هم راه میرن،نمیدونم یه لحظه فک کردم نکنه با اون ازدواج کرده باشه،خواب دیدم فیزیک 2 رو افتادم درحالی که این درس رو پارسال گذرونده بودم اونم با موفقیت کامل 15!! خواب دیدم تو رحیم آباد بیرجینیا یکی از دوستای پارسالم رو دیدم و باهاش گرم گرفتم در حالی که داشتم کسی رو که دوسش دارم تعقیب میکردم ببینم قضیه این پسر غریبه هه چیه ولی تا رفیقم رو دیدم بی خیالش شدم و گرم صحبت با این یکی شدم،تو دستش چیز عجیبی دیدم پرسیدم چی گرفتی که گف چایی گرفته یه پلاستیک عجیب هم دستش بود که وقتی توش رو نشون داد دو جور مثلا غذا توش بود خرما با ماکارونی!! و خرما با پلو!! کسی میدونه تعبیر این خواب کیری اونم شب عاشورا چی میتونه باشه! خودم که فک میکنم از حلیمی که دیشب جاتون خالی زدیم تو رگه...